انتشارات تیسا
فرصتی برای گسترش افکار؛ فعال در حوزه چاپ و نشر کتابهای علوم انسانی.
نقدی بر کتاب «ایران و آمریکا، گذشته شکستخورده و مسیر آشتی»

حامد قلیزاده فرد- دانشجوی ارشد مطالعات آمریکا
در ایران به نسبت کشوری که رابطهای پرفراز و نشیب با امریکا دارد و امریکا از مهمترین موضوع سیاست خارجی (و حتی داخلی) آن است، آثار کمی وجود دارد که بهخوبی به این رابطه و ابعاد مختلف آن پرداخته باشد. شاید یکی از دلایل عدم توجه به این موضوع، شرایط داخل کشور و تابوشدن این موضوع به دلایل مختلف، از جمله قرارگرفتن در آماج حملات جریانهای سیاسی مختلف باشد.
کتاب «ایران و آمریکا، گذشته شکستخورده و مسیر آشتی»، کتابی است نوشته دکتر «سیدحسین موسویان» و ترجمه دکتر «محمدرضا رضاییپور» که به تازگی توسط نشر تیسا درباره رابطه ایران و امریکا در ایران انتشار یافته است.
دکتر موسویان سمتهایی مانند سفیر ایران در آلمان، ریاست کمیته روابط خارجی شورای عالی امنیت ملی و عضویت در تیم مذاکرات هستهای را عهدهدار بوده و زمانی گزینهای مطرح برای معاونت وزیر خارجه (در دوران خاتمی) و وزیر خارجه (در زمان احمدینژاد) بوده است.
در آوریل ۲۰۱۱، دکتر موسویان در کنفرانسی در فلوریدا در مورد تلاشهای انجامگرفته برای بهبود روابط ایران و امریکا شرکت کرده و در آنجا درباره تلاشهای صدراعظم آلمان برای میانجیگری بین دو کشور در زمان ریاستجمهوری آیتالله هاشمی صحبت میکند.
او در این کنفرانس متوجه میشود که افراد بسیاری داستان او را باور نمیکنند، سپس یکی از اعضای ارشد سابق شورای امنیت ملی آمریکا داستان او را بررسی کرده و با کمال تعجب درمییابد که داستان تماماً معتبر است. دکتر موسویان خود نیز از بیخبری این افراد، که سمتهای مهمی در ساختار سیاسی آمریکا داشتهاند، تعجب میکند.
شاید مهمترین بخش دیپلماسی عمومی بیان نظرات و دیدگاههای خود برای مردم و نخبگان جوامع دیگر باشد تا آنها با آشنایی با نظرات و دیدن وقایع از چشمان طرف دیگر درک بهتری از شرایط و رویدادها داشته باشند. کتاب «ایران و آمریکا، گذشته شکستخورده و مسیر آشتی» سعی دارد حوادث گذشته را از دیدگاه هر دوطرف بیان کند و از طریق شناخت بهتر طرفین از هم، گامی به جلو بردارد.
همانگونه که عنوان کتاب بیان میکند، این کتاب حول این ایده اصلی نگاشته شده که گذشته روابط ایران و امریکا سرشار از اشتباهات است، اما با آموختن از اشتباهات گذشته میتوان مسائل را حل کرد.
حضور دکتر موسویان در ایالات متحده نه تنها -آنگونه که توماس پیکرینگ در مقدمهای که بر این کتاب نوشته میگوید- فرصتی است برای آمریکا تا با دیدگاههای ابران درباره مسائل مختلف آشنا شود ، همچنین فرصتی است برای ایران تا بتواند دیدگاههای خود را به صورت شفاف بیان کند.
در واقع همانگونه که مترجم این اثر در ابتد به آن اشاره میکند این کتاب بیش از هر چیزی بیانی است از دیدگاه موجود در درون ساختار حکومتی ایران به موضوعات مختلف؛ اگرچه برای اینکه طرف مقابل نیز احساس نکند که صدایش شنیده نمیشود، در کتاب جایگاهی به بیان نظراتش اختصاص داده شده است.
کتاب از دو زاویه دید دانای کل و اولشخص روایت شده و روایت آن به صورت مکرر بین این دو زاویه دید تغییر میکند. فصل سوم کتاب آغازگر رسمی روایت اولشخص نویسنده با معرفی خود است؛ فصلی که در آن نویسنده از آغاز زندگی خود میگوید و وارد سیری از حوادث میشود. روایت اولشخص این قابلیت را دارد که خواننده احساس همذاتپنداری بیشتری کرده و با موضوع درگیر شود و اینجاست که این سؤال مطرح میشود که چرا اینقدر دیر این روایت شخصی آغاز شده و چرا بهخوبی ساختهو پرداخته نشده است. گرچه روایت شخصی در ادامه کتاب بهخصوص از فصل ششم به بعد وضع بهتری پیدا میکند.
موسویان درکتاب خود سعی دارد با نگاهی تاریخی، ابعاد و زوایای وضعیت کنونی را روشن سازد و از طریق تحلیل سیاسی حوادث و رویدادها به زمینهای برای تفاهم برسد.
با این وجود کتاب را میتوان از دو منظر تاریخی و سیاسی مورد بررسی قرار داد. از منظر تاریخی کتاب سه مرحله مختلف از آغاز روابط ایران و آمریکا را تا به امروز مورد بررسی قرار میدهد. این نوع تقسیمبندی و بررسی تاریخی موضوع جدیدی نیست و در کتابهایی که پیش از آن نوشته شدهاند مانند کتاب «چالشهای ایران و آمریکا» نوشته دکتر جواد منصوری نیز چنین بخشبندیهایی صورت گرفته است. شاید مهمترین برتری این کتاب از منظر تاریخی به روایت رویدادهای پس از انقلاب توسط موسویان (فردی که طی سالها مسئولیتهای مختلفی بر عهده داشته و روایت دست اولی از حوادث در اختیار دارد) بازگردد. این کتاب اتفاقاتی مانند تسخیر سفارت آمریکا در ایران و حوادث و رویدادهای مختلف در سالهای پس ازآن (به ویژه تا زمان آغاز ریاستجمهوری دکتر احمدینژاد)را به گونهای روایت میکند که نظیر آن را پیش از آن در هیچ کتاب دیگری نخوانده بودم.
از منظر سیاسی این کتاب با تفسیر حوادث تاریخی مسیری را که به ظهور احمدینژاد و تصمیمات او در عرصه روابط خارجی منجر شد واکاوی نموده و سعی میکند دیدگاههای دو طرف به ویژه ایران را درباره مسائل بازگو کند. اگرچه این کتاب سعی دارد راهحل خود و آغاز آن را از طریق حل مناقشه هستهای میان ایران و غرب جستجو کند، اما این به آن معنی نیست که مسائلی همچون تروریسم و حقوق بشر و تأثیر آنها بر رابطه آمریکا را به فراموشی سپرده است. مهمترین اشکالی که میتوان به این کتاب وارد دانست، حجم زیاد آن نسبت به هدف اصلی آن یعنی تأثیرگذاری بر تصمیمگیرندگان در آمریکاست. شاید اگر کتاب در دو جلد متفاوت یکی بخش تاریخی و دیگری بخش سیاسی نوشته میشد، این امکان فراهم میآمد تا بسیاری از مسائل تاریخی از آن جدا شده و بیشتر به بخشهایی مانند نقشه راه صلح و آینده این رابطه پرداخته شود. ممکن است خواننده ایرانی در برخی تفاسیر و تعاریف از حوادث و رویدادها به خصوص در مسائل اخیر و روند تصمیمگیری در ایران با دانستههایش تعارضهایی احساس کند، البته وجود این تعارضها طبیعی است و نباید فراموش کرد مخاطبان اصلی این کتاب نخبگان و تصمیمگیرندگان در غرب هستند نه مردم ایران.
موسویان همچنین به رابطه اسراییل و امریکا و نقش آن در سیاست خارجی امریکا بهدرستی توجه ویژهای دارد و سعی میکند با بیان جزییات و ریشههای مشکل ایران و اسراییل موضع ایران را بیان کند ولی از روشی در این بیان استفاده میکند که باعث رنجش مخاطب غربیاش نشود. ولی این موضوع او را از ذکر تاریخچه رفتارهای ضدانسانی اسراییل و حمایتهای امریکا از آن بهرغم تضاد آن رفتارها با ارزشهای آمریکایی بازنداشته است.
در کل «ایران و آمریکا، گذشته شکستخورده» کتابی است که جنبههای مثبت آن بیش از جنبههای منفی است. اما برخی نکات مانند پرداخت کم به بیان تهدیدها و فرصتهای آینده در رابطه ایران و آمریکا، و یا نپرداختن به موضوعاتی مانند مشکل امریکا (که چپهای ایران که موافق مذاکرهاند همان اشغالگران سفارت امریکا هستند و راستهای ایران که در آن واقع نقشی نداشتهاند علیه مذاکره) از نقاط ضعف کتاب به حساب میآید.
کتاب «ایران و آمریکا، گذشته شکستخورده و مسیر آشتی» کتابی است مهم در زمینه رابطه ایرا ن و آمریکا که با ترجمهای بسیار روان و شیوا از دکتر محمدرضارضاییپور به تازگی در ایران انتشار یافته است. چاپ این کتاب در ایران، هم به دلیل شخصیت نویسنده آن و حواشی سیاسی مربوط به او و هم به دلیل حساسیتهای موجود در مورد موضوع رابطه ایران و آمریکا، عامل بحثها و حاشیههای گوناگون خواهد شد؛ اما بهتر است فراموش نشود که این کتاب برای بیان شرایط به روشی دیگر نگاشته شده و اگر با دقت و بیطرفانه خوانده شود، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. در آخر اگر به تاریخ و یا مسئله رابطه ایران و آمریکا علاقهمندید، خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد میکنم؛ زیرا کتابی است که بسیار در مورد آن خواهید شنید.