انتشارات تیسا
فرصتی برای گسترش افکار؛ فعال در حوزه چاپ و نشر کتابهای علوم انسانی.
ذن در هنر عکاسی خیابانی
اریک کیم
عکاسی، ابزاری برای هوشیاری
اریک کیم در کتاب «ذن در هنر عکاسی خیابانی» با ارائة راهکارهایی به ما یادآور میشود، بیش از تجسم هر هدفی و فراتر از هر نوع فعالیتی چه در قالب عکاسی، هنر و یا هر نوع فعالیتی میبایست خود زندگی را گرامی داشت. در این کتاب علاوه بر آشنایی بیشتر با افکار و فلسفه اریک کیم و تکمیل روشهای عکاسی خیابانی، نکات قابل تأملی را میخوانیم که میتواند نگرش ما را به زندگی و فعالیتمان یعنی عکاسی به عنوان وجهی از کار و زندگی و هنر تکمیل کند
-------------------------------------------------------------------------
هدف واقعی آموختن عکاسی نیست. هدف این است که زندگی را زندگی کنیم. مارتین لستر
یکی از مهمترین چالشهای زندگی بودن و بیان کردن خودمان است. اگر بپذیریم که زندگی و کار و فعالیتهای روزمره از هم جدا نیستند و راز بودن در عمل، بیان هم زمان بودن و انجام دادن است. شاید راحت تر بپذیریم که کار و زندگی بیش از تنها کسب دارایی و امتیاز است و بپذیریم که آن میبایست و میتواند تجربهای پویا و شور انگیز و زنده باشد. جایی که باور میکنیم اولین اثر یک عکاس خود اوست و خود زندگی بسیار ارزشمند و اصیل است و همانقدر که اصیل و اساسی است میبایست از انحطاط در آن رهید و آن را به گونهای دید و فلسفهای را در آن جاری ساخت که قابل زیستن باشد.
از این رو به نظر میرسد کتاب ذن در هنر عکاسی خیابانی بسیار با نقل قول مارتین لستر در هماهنگی است. اریک کیم در کتاب "ذن در هنر عکاسی خیابانی" با ارائه راهکارهایی به ما یادآور میشود، بیش از تجسم هر هدفی و فراتر از هر نوع فعالیتی چه در قالب عکاسی، هنر و یا هر فعالیتی میبایست خود زندگی را گرامی داشت. در این کتاب علاوه بر آشنایی بیشتر با افکار و فلسفه اریک کیم و تکمیل روشهای عکاسی خیابانی، نکات قابل تاملی را میخوانیم که میتواند نگرش ما را به زندگی و فعالیتمان یعنی عکاسی به عنوان وجهی از کار و زندگی و هنر تکمیل کند.
فلسفه اریک کیم فارغ از موضوع عکاسی ما را به آرامش دعوت میکند و توصیه هایی هم برای دست یابی و حفظ آن دارد. این دیدگاهی است که در جای جای کتاب اریک کیم آن را مشاهده میکنیم. در این کتاب برای مهار بیش خواهی مداوم ما به بها دادن به چیزهایی که هم اکنون داریم ترغیب میشویم.
فلسفهای که هر فرد برای زندگیاش انتخاب میکند باید متناسب با شخصیت و شرایط خودش باشد. و از جایی که اریک کیم کرهای و امریکایی است به نظر میرسد دیدگاه شرقی او در انتخاب ذن و تائویسم به عنوان فلسفه مورد علاقهاش تاثیر به سزایی داشته است.
چه به عنوان یک عکاس و چه به عنوان یک انسان اریک کیم توانسته فلسفه را وارد زندگیاش کند و دریافته است و به ما در کارمان نشان میدهد که زندگی سرشار از احساسات منفی و تفکرات منفی همچون ترس، اندوه، حسادت، خشم و اضطراب است و قطعا این عوامل نمیتواند ما را به عنوان یک واحد انسانی به مقصد و مقصود برساند.
او با توجه به نگاه به فلسفه مورد علاقهاش و برای داشتن یک زندگی پر معنی راههایی را برای مهار بیش خواهی و هوسهای سیری ناپذیر ما در جامعه امروز ارائه میدهد. و به ما روشهایی را برای مهار این بیش خواهی مداوم و بها دادن به چیزهایی که داریم پیشنهاد میدهد. او اهداف زندگیاش را مورد بازبینی قرار میدهد و این خود نوعی مراقبه به معنی نگرانی و مراقبت دائمی با چشمان باز در عمل و در خلال فعالیت روزمره است و به این شیوه نشان میدهد که فلسفه باید کاربردی باشد.
اریک فروم در کتاب روانکاوی و ذن بودیسم از ماهیت ذن تعریفی خواندنی ارائه میکند. جایی که میگوید:
"ماهیت ذن هنر دیدن سرشت هستی فرد است. طریق اسارت تا رهایی را نشان می دهد. ذن تمام نیروهای طبیعی که به گونه ای مناسب در هریک از ما ذخیره و در شرایط عادی این نیروها پیچیده و کژدیسه شده اند و کانال مناسبی برای فعالیت نمی یابند رها می سازد. این هدف ذن است. از این رو می تواند ما را از توانایی و یا جنون رها سازد. نیت من از رهایی آزادی عمل دادن به تمام انگیزه های ذاتی و خوب است که در قلبمان جای گرفته اند. غالبا ما ازاین حقیقت غافلیم که دارای تمام نیروهای لازمه شاد و با محبت زیستن هستیم."
عکاسی به عنوان ابزاری برای هشیاری
رِید کالانان میگوید: "در بین کارگاههای عکاسی زیادی که تدریس کردهام، کارگاه عکاسی "این دوربینها نیستند که عکس میگیرند" مورد علاقهی من است. در این کارگاه به بحث در این مورد میپردازیم که منبع عکسهای ما کجاست؟ عکسهایمان از کجا میآیند؟، چرا که قطعا منبع عکسها دوربینهایمان نیستند. در این کارگاه، خیلی سریع متوجه میشویم که عکسهایمان زادهی قدرت تصور، کنجکاوی، سئوالهایی که میپرسیم و در ذهن داریم، قلب، خاطرات، رویاها و تمام چیزهایی که ما را میسازند، هستند." این نقل قول حاوی نکات تامل برانگیزی است.
یک جنبه معنوی در هنر عکاسی وجود دارد که آگاهی و هشیاری فرد میتواند از طریق آن گسترش یابد. عکاسی میتواند از طریق ایجاد وحدتی بین عکاس، موضوع، تجهیزات و تکنیک مسیری را به بیداری ختم کند و از این رو ما را به چالش بکشد.
عکاسی میتواند چشم ما را به عنوان یک مشاهدهگر به روی رخدادهای نو و غیر قابل پیشبینی بگشاید. میتواند باعث توسعه آگاهی، هشیاری و تعمیق رشد معنوی شده و با ایجاد یک تجربهی بیواسطه و ناگهانی فرایند رهایی و بی من شدن را پرورش دهد.
شاید بتوان گفت این کتاب به نوعی تکمیل کننده کتاب عکاسی خیابانی اریک کیم است. در کتاب عکاسی خیابانی ما بیشتر با مباحث مقدماتی و نظری عکاسی خیابانی، تمریناتی برای رهایی از ترس از عکاسی در خیابان و برخی تمرینات تکنیکی آشنا شدیم و در این کتاب علاوه بر بعضی روشها و تکنیکهای عکاسی خیابانی بیشتر با نحوه به کار گیری جنبههای درونی و ذهنی و مباحث نظری، معنوی و فلسفی در عکاسی خیابانی و به طور کلی در زندگی سر و کار داریم مطالبی که شاید آنچنان پرراز و رمز نباشد ولی قطعا موثر است.
قطعا این کتاب کامل نیست ولی برای کسی که دغدغهای فراتر از تنها و تنها عکس گرفتن در خیابان دارد مفید است. شاید لازم باشد در زندگی بارها و بارها از نو بیاموزیم، تمرین کنیم، عشق بورزیم و ذهن و حافظه خود و دوربینمان را برای ثبت لحظههای قطعی، جذاب و تاثیر گذار و معنا بخشیدن به آنچه بین خود و دنیای اطرافمان وجود دارد خالی کنیم.
بنابراین این کتاب را با ذهنی باز و ظرفی خالی بخوانید، پس از آنکه ظرفتان پر شد آنرا خالی کنید و به خودتان اجازه دهید تا از نو شروع و آنرا با چاشنی و تجربیات خودتان مجددا پرکنید. و سپس متواضعانه آن تجربیات را با دیگران به اشتراک بگذارید.
شاید شما هم این نظر را تجربه کرده باشید که طی مسیر ارزشی بیش از رسیدن به مقصد دارد.
برچسب ها :