عنوان پیام
متن پیام
ترسوها

ترسوها

تعداد بازدید : ۱,۲۹۴
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : تابستان ۱۳۹۸

ترس ریشه های امید را در وجود آدمی می خشکاند و رویاهای روشن شب را پیش ازآمدن فردا به تاریکی می سپارد. هنگامی که مردمک های بی قرارت در چشم های معصومت سرگردان اند و به دوردست اتفاقات شوم درآینده ای نا معلوم می نگرند، درست درهمان هنگام جوانه های خوشبختی سراز خاک برنیاورده می میرند... چرا که تو آن ها را از شکفتن عادت داده ای... یادداشت های نیمه تمام «نسیم» به دست «سلیمی» رسیده است و او را برآشفته ...

خاطرات آینده

خاطرات آینده

تعداد بازدید : ۱,۱۷۵
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : پاییز ۱۳۹۸

لزومی نداره پبرسین وقتی امکانش هست خودتون بدونین اینا همش از تنبلیه و همه حرف من تو یادداشت دیشب هم همین بود رفقا. اما انگار بعضیا ناراحت شدن، من فقط گفتم کسایی که الان دارن یادداشت منو میخونن تنبل ان ، چون اگه نبودن، عمر عزیز چشمای نازنینشون رو برای خوندن ۶۹۶ کلمه نوشته من درباره گمگشتگی هدر نمیدادن.

قصه زندگی من؛ مریلین مونرو

قصه زندگی من؛ مریلین مونرو

تعداد بازدید : ۹۹۸
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : زمستان ۱۳۹۸

مریلین مونرو، هنرپیشه امریکایی پس از مرگ نا به هنگامش در پنجم آگوست سال ۱۹۶۲ بدل به یک شمایل گشت و امروزه کمتر کسی است که او را نشناسد، هر چند بعد از گذشت این همه سال همچنان ابهامات فراوانی در مورد زندگی او وجود دارد و همین ابهامات منجر به نگارش بیش از پانصد جلد کتاب ریز و درشت در مورد این بازیگر شده است.

تا بیکران آسمان دوستت دارم

تا بیکران آسمان دوستت دارم

تعداد بازدید : ۱,۰۱۲
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : زمستان ۱۳۹۸

داستانی درباره تلاش و خستگی‌ناپذیری تا جایی که دیگر جانی برای ادامه دادن باقی نمی‌ماند. "تا بیکران آسمان دوستت دارم" حکایت ساده‌ای است از مشاهدات شخصی و تجربه‌هایی که می‌توانند به سادگی برای هر کدام از ما اتفاق بیفتند. داستان چنان گیرا و تاثیرگذار است که خواننده همراه با شخصیت‌های داستان حرکت می‌کند.

آوریل نافرجام

آوریل نافرجام

تعداد بازدید : ۶۱۴
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : ۱۳۹۹

آوریل نافرجام بدون شک‌زاده ناگزیر دنیایی‌ست که کاداره از آن و برای آن دست به قلم برده پیدا و ناپیدای آن را زیسته و خوف تهدید جان و تبعید نفرینی را به آغوش کشیده است و این همه جز برای رویایی به نام آزادی و آرمانی به نام رهایی از یوغ ظلم و خفقان نمی‌تواند باشد. برای نیل به این بایدهای انسانی لازم است آنچه به دام جمود و خود کامگی افتاده ذوب شود سیل شود دریا شود که در این راه خون‌های بی‌گناه ریخته شده ...

ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد

ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد

تعداد بازدید : ۵۲۴
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : پاییز ۱۳۹۹

«ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد» داستان دختر جوانی است که در کمال زیبایی، جوانی و موقعیت تصمیم می‌گیرد دست به خودکشی بزند اما سر از تیمارستان درمی‌آورد و پزشکش به او می‌گوید که به دلیل مصرف بیش از اندازه داروهای خواب‌آور تنها چند روز دیگر زنده می‌ماند. ورونیکا که احساس می‌کند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، متوجه می‌شود که می‌تواند آزادانه دست به هر کاری بزند و در این دوران اجازه تجربه عشق و نفرت ...

کیمیاگر؛داستانی درباره دنبال کردن رویاها

کیمیاگر؛داستانی درباره دنبال کردن رویاها

تعداد بازدید : ۵۵۹
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : زمستان ۱۳۹۹

پس از سفرش به مصر بود که کوئلیو رمان کیمیاگرِ خود را نوشت. او کیمیاگری را روح جهان یا همان ناخودآگاه جمعی یونگ، که در آن شخص با تمام هستی پیوند می‌خورد، می‌پندارد. او در مصاحبه‌ای گفته است که خود را شخصیت شبانِ این رمان می‌داند و در جایی دیگر گفته: «در واقع من تمام شخصیت‌های کتاب‌هایم هستم، جز شخصیت کیمیاگر». او کتاب‌های خود را نه یک اثر داستانی، بلکه روایت‌های ادبی می‌داند که بر اساس تجارب شخصی‌ا ...

ژانوار

ژانوار

تعداد بازدید : ۵۶۷
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : پاییز ۱۳۹۹

آنت مجله مانده روی صندلی تراموا را برنداشت.از همان جایی که نشسته بود قدری سرش را کج کرد و ستون پشت‌جلد را خواند.از تعجب حشکید.او که نامش آنت نیست،اینجا که تراموایی درکار نیست، و این که می‌خواند هم مجله نیست که جا مانده باشد یا نباشد.پس از کجا می‌دانی که قصه توست؟ فراموش کرده ای،اما در زندگی پیشین چیزی نوشته‌ای؛ به یادش نخواهی آورد، گرچه شهامت خواندنش را خواهش یافت،یادت نیست،اما در زندگی پسین خاطر ...

بومرنگ؛ نمایش‌نامه در نه صحنه

بومرنگ؛ نمایش‌نامه در نه صحنه

تعداد بازدید : ۴۹۸
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : بهار ۱۴۰۰

محمود: ما بومرنگ همیم. هم و پرت می‌کنیم. یه جوری که برگردیم سر خونه اول. مثل بازی محبوب سگ‌ها. مثل ساکسیفون زدن. ساغر‌: سگ‌ها رو می‌فهمم ولی به ساکسیفون چه ربطی داره؟ محمود: تا حالا زدی؟ ساغر: نه مگه تو زدی؟ محمود: آره خوبشم زدم. وقتی می‌خوای یه ملودی کامل بزنی باید نفست و به فشرده‌ترین شکل ممکن و با قدرت بدی بیرون. ساغر: ربطش به بومرنگ چیه؟ محمود: ربطش عطش بعدشه. وقتی اونقدر وحشیانه باز دم ...

مرا از شعرم جدا بخوابانید؛ روایت یک طفل بالغ مادینه ایرانی

مرا از شعرم جدا بخوابانید؛ روایت یک طفل بالغ مادینه ایرانی

تعداد بازدید : ۶۳۸
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : بهار ۱۴۰۰

دردِ سال بود، تو یادی از آخرین بازمانده‌های زیر آوار مانده‌ام نکردی. احساس خفگی می‌کنم، شعرم کبود شده است، دست در گلویم می‌بری و آخرین جرعه از شعرم را زنده به گور می‌کنی در دلواپسیِ خماری‌های گاه و بی‌گاهمان شعر شکسته‌ام دست صلیب می‌کند برایت! دست به گریبانش می‌شوم دستِ گرم ردِ تو را می‌ماند دشنه‌ی صبح به شریانم می‌زند ژرفِ شعرم از سرای اوباش می‌گوید و مرا در زمره‌ی کژدم‌های نیلوفری فری ...

روح سرگردان خیابان بهبودی

روح سرگردان خیابان بهبودی

تعداد بازدید : ۳۸۸
ناشر : انتشارات تیسا
تاریخ چاپ : زمستان ۱۴۰۰

سال‌هاست فکر می‌کردم: «جدا از ملاک‌هایی مثل: تیپ، قد، هیکل، چشم‌های کشیده یا درشت، لب‌های قلوه‌ای یا باریک، میزان تحصیلات و محل زندگی، چیز مهم‌تری مثل شکل تنهایی هم ملاک شروع یک رابطه باید باشد. جدا از این‌که وزنت چقدر است؟ محل زندگیت کجاست؟ و خیلی روشن‌فکرانه‌تر که بشود بپرسیم چه کتاب‌هایی می‌خوانی؟ بپرسیم رابطه‌ات با تنهایی خودت چه شکلی است؟ اصلاً وقتی تنها می‌شوی چه شکلی می‌شوی؟ سیگار میکشی؟ فر ...

قلب بنفش

قلب بنفش

تعداد بازدید : ۳۲۸
ناشر : تیسا
تاریخ چاپ : تابستان ۱۴۰۱

وقتی سرباز مت دافی در بیمارستان ارتش در عراق به هوش می‌آید، به او نشان قهرمانی قلب بنفش اهدا می‌کنند، ولی خودش احساس قهرمان بودن ندارد؛ خاطره‌ای تمام مدت ذهنش را درگیر کرده: یک پسربچۀ عراقی و لحظه‌ای که تیری به قلبش اصابت می‌کند. مت نمی‌تواند این فکر را از سر خود برهاند که به‌نحوی در مرگ‌ این پسربچه مقصر بوده است، اما به دلیل ضربه‌ای که لحظاتی بعد از مرگ پسرک به سرش وارد شده بود نمی‌تواند چیزی به ...

> 1
2
3 <